گرگها و برهها
🔸تحقیر در هر لغت نامهای تقریبا یک معنی را دارد؛ خُرد و خوار شدن. در بسیاری از مواقع این احساس را به عنوان یکی از بزرگترین ضربههای روحی میتوان شناخت. ضربهای که اعتماد به نفس افراد را پایین میآورد و نگاههای اطرافیان را نسبت به آنها عوض میکند. چه در زندگی شخصی و چه در زندگی اجتماعی، موقعیتهایی وجود دارد که باعث میشود این حس برای هر شخصی بوجود آید؛ ولی اکثر افرادی که دچار این حس منفی میشوند، کسانی هستند که قبل از ورود به آن موقعیت، موضوع را در ذهن خود باختهاند؛ یعنی مسئله را جوری در ذهن خود حلاجی کردهاند که افراد حاضر در آن مکان چیزی شبیه به غولهایی بیشاخ و دُم هستند و در هر شرایطی دست بالاتر را دارند؛ و چون دیگران هم در برابر آنها چنین موضعی داشتهاند، این افراد هم باید بدون در نظر گرفتن قابلیتهای خود در رابطه با آن موضوع، چنین راه و روشی را برگزینند.
🔸قصهای که چند روز پیش برای ولادیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین در دیداری علنی با مقامات آمریکایی اتفاق افتاد. این دیدار که قرار بود به تقویت همکاریهای اقتصادی و امنیتی میان دو کشور منجر شود، تبدیل به مشاجرهای جدی بین آنها شد و در نهایت، طبق اذعان اکثر کارشناسان سیاسی، چیزی جز تحقیر طرف اوکراینی دربرنداشت. بسیاری معتقدند که پایهگذار اصلی این دیدار تحقیرآمیز، خود ولادیمیر زلنسکی بود؛ چراکه این ملاقات را با وعدهی اهدای معادن کمیابِ کشور خود در ازای تضمین امنیت کشورش هماهنگ کرده و از ابتدا سیاست خود را سیاستِ تسلیم برگزیده بود.
🔸در داستانهای کهن ایرانیان، برهها همیشه خطر گرگ را حس میکردند و هیچگاه درب خانه را (مگر اینکه فریب حیله گرگ را بخورند) برویشان باز نمیکردند، ولی انگار داستانهای کهن اهالی اوکراین متفاوت بوده است؛ برهها خود را دو دستی تقدیم و قربانی گرگها میکنند و از این اتفاق بسیار راضی هم هستند! مسئلهای که در فرهنگ سیاسی آنها نیز نمود دارد؛ هر زمان در تاریخ کوتاه مدت خود با فرمایشاتی از غرب به خصوص آمریکا مواجه میشدند، بیچشم داشتی آن را انجام داده و گزارش کار ارائه میکردند. این رویه ادامه داشت تا اینکه در سال 2008، سیگنالهایی را از غرب بابت عضویت در ناتو دریافت نمودند. اوکراینیها که تحت تأثیر سیاستهای غرب بودند، بیآنکه نگاه درستی درباره نتایج عضویتشان در ناتو و تحتالشعاع قرار گرفتن امنیت ملیشان داشته باشند، تصمیم به صورتپذیریِ این موضوع گرفته و با سازمان پیمان آتلانتیک شمالی یا همان "ناتو" وارد گفتگو شدند. تصمیمی که نه حالا برایش راه پیش دارند و نه راه پس. به هر دری هم که میزنند یا در باز نمیشود و یا اگر باز شود، با اینکه همه جوره خود را در اختیار طرف مقابل قرار میدهند، ولی باز هم چیزی جز توهین و تمسخر بدست نمیآورند.
🔸در پایان اینکه، این تحقیرها درس بزرگیست برای سیاستمدارانی که مفهوم ژئوپلیتیک، نظام استعماری و امپریالیسم را متوجه نیستند و اهمیت این موضوعات تأثیرگذار و صدالبته آسیب زا را درک نمیکنند. نمیدانند که استعمار از مستعمرهاش برده میخواهد. بردهای گوش به فرمان که هر وقت بخواهد آن را در بند کشد و هر وقت بخواهد او را بفروشد. این را میتوان از اپوزیسیون فارسی زبان که سالها بردهی اربابان غربی خود بودهاند، پرسید. به ویژه از آن سلطنت طلبان پر ادعا؛ یادشان هست تحقیر سلطان محبوبشان در کنفرانس تهران را!؟ بهتر است که دوباره به حرفهای رهبر ایران رجوع کنیم. آنجا که گفت:"با آن که سیاستمداران غربی کت و شلوار پوشیده و ادکلن و کراوات میزنند و کیف سامسونت در دست دارند اما باطن آنها به معنای واقعی، وحشی است!"
🔸قصهای که چند روز پیش برای ولادیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین در دیداری علنی با مقامات آمریکایی اتفاق افتاد. این دیدار که قرار بود به تقویت همکاریهای اقتصادی و امنیتی میان دو کشور منجر شود، تبدیل به مشاجرهای جدی بین آنها شد و در نهایت، طبق اذعان اکثر کارشناسان سیاسی، چیزی جز تحقیر طرف اوکراینی دربرنداشت. بسیاری معتقدند که پایهگذار اصلی این دیدار تحقیرآمیز، خود ولادیمیر زلنسکی بود؛ چراکه این ملاقات را با وعدهی اهدای معادن کمیابِ کشور خود در ازای تضمین امنیت کشورش هماهنگ کرده و از ابتدا سیاست خود را سیاستِ تسلیم برگزیده بود.
🔸در داستانهای کهن ایرانیان، برهها همیشه خطر گرگ را حس میکردند و هیچگاه درب خانه را (مگر اینکه فریب حیله گرگ را بخورند) برویشان باز نمیکردند، ولی انگار داستانهای کهن اهالی اوکراین متفاوت بوده است؛ برهها خود را دو دستی تقدیم و قربانی گرگها میکنند و از این اتفاق بسیار راضی هم هستند! مسئلهای که در فرهنگ سیاسی آنها نیز نمود دارد؛ هر زمان در تاریخ کوتاه مدت خود با فرمایشاتی از غرب به خصوص آمریکا مواجه میشدند، بیچشم داشتی آن را انجام داده و گزارش کار ارائه میکردند. این رویه ادامه داشت تا اینکه در سال 2008، سیگنالهایی را از غرب بابت عضویت در ناتو دریافت نمودند. اوکراینیها که تحت تأثیر سیاستهای غرب بودند، بیآنکه نگاه درستی درباره نتایج عضویتشان در ناتو و تحتالشعاع قرار گرفتن امنیت ملیشان داشته باشند، تصمیم به صورتپذیریِ این موضوع گرفته و با سازمان پیمان آتلانتیک شمالی یا همان "ناتو" وارد گفتگو شدند. تصمیمی که نه حالا برایش راه پیش دارند و نه راه پس. به هر دری هم که میزنند یا در باز نمیشود و یا اگر باز شود، با اینکه همه جوره خود را در اختیار طرف مقابل قرار میدهند، ولی باز هم چیزی جز توهین و تمسخر بدست نمیآورند.
🔸در پایان اینکه، این تحقیرها درس بزرگیست برای سیاستمدارانی که مفهوم ژئوپلیتیک، نظام استعماری و امپریالیسم را متوجه نیستند و اهمیت این موضوعات تأثیرگذار و صدالبته آسیب زا را درک نمیکنند. نمیدانند که استعمار از مستعمرهاش برده میخواهد. بردهای گوش به فرمان که هر وقت بخواهد آن را در بند کشد و هر وقت بخواهد او را بفروشد. این را میتوان از اپوزیسیون فارسی زبان که سالها بردهی اربابان غربی خود بودهاند، پرسید. به ویژه از آن سلطنت طلبان پر ادعا؛ یادشان هست تحقیر سلطان محبوبشان در کنفرانس تهران را!؟ بهتر است که دوباره به حرفهای رهبر ایران رجوع کنیم. آنجا که گفت:"با آن که سیاستمداران غربی کت و شلوار پوشیده و ادکلن و کراوات میزنند و کیف سامسونت در دست دارند اما باطن آنها به معنای واقعی، وحشی است!"
- ۱.۴k
- ۱۸ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط